دکتر واحدیان
دکتر واحدیان
دکتر واحدیان دکتر واحدیان
دکتر واحدیان
دکتر واحدیان
دکتر واحدیان

تدوین: دکتر حسین طاهری

جان هانتر یکی از معروفترین جراحان عروق انگلیسی بود که نقش مهمی در پیشبرد این علم داشت. وی در سال 1728 در شهر لندن متولد شد. او در طول دوران کودکی اش تعلیمات آموزشی کمی دریافت کرد. او در خواندن و نوشتن ضعیف بود و به همین علت علاقه ای به کتاب و مطالعه نداشت. با این وجود او در این سنین عاشق مشاهده طبیعت بود و این گفته او گواه این موضوع است:من مورچه، زنبور عسل، کرم خاکی و پرندگان را مشاهده کردم و از اینکه کسی نمی توانست به سوالات من در مورد این جانوران پاسخ دهد، من متعجب و ناراحت شدم.

 
kk
 

در سن 20 سالگی او هنوز تصمیمی برای آینده خود نگرفته بود. در این زمان به دعوت برادر بزرگترش به لندن رفت و طی سالهای 1748 تا 1751 تحت نظر او در مدرسه آناتومی کاونت گاردن به تحصیل پرداخت. تلاشها و زحمات او و راهنمایی های دلسوزانه برادرش در طی این سالها موجب شد که نهایتاً در علم آناتومی متبحر شده و به عنوان استاد در مدرسه آناتومی به کار مشغول شد. پس از لغو قوانین مربوط به منع تشریح خصوصی، این مدرسه به عنوان یک مرکز مهم مطالعات آناتومی به رسمیت شناخته شد.

در سال 1751 او به عنوان کمک جراح در انجام برخی اعمال جراحی در بیمارستان براتولومیو همکاری می کرد. در سال 1753 او به عنوان استاد آناتومی در دپارتمان جراحی انتخاب شد. او علاقه خاصی به آناتومی مقایسه ای داشت و حیوانات زیادی را جهت بررسی این موضوع مورد کالبد شکافی قرار داد. در طی سالهای 1754 تا 1756 او در بیمارستان جرج لندن که در آن زمان یکی از مراکز معتبر انجام جراحی بود، مشغول به کار شد و در همین زمان بود که نتایج مطالعات خود در مورد عروق لنفاوی و نیز گردش خون جفت را منتشر ساخت.

در سال 1760 جان هانتر به ارتش پیوست و به مدت هفت سال در نبردهای پرتغال شرکت داشت. طی این مدت تجربیات زیادی در مورد آثار و نحوه درمان زخم های ناشی از گلوله بدست آورد و در سال 1794 نتایج این تجربیات را در کتاب مشهور خود تحت عنوان خون، التهاب و زخم گلوله منتشر کرد و انتشار این کتاب بود که باعث بیشتر شدن شهرت او گردید.

جان هانتر در سال 1763 به لندن بازگشت و در یک باغ وحش کوچک مشغول به کار شد. محل زندگی و کار او در همین محل و در یک ساختمان دو طبقه قرار داشت، او با جمع آوری و مطالعه بر روی پرندگان، ماهی ها و گیاهان مختلف بار دیگر فرصت یافت تا با شور و شوق مضاعفی به تلاش در جهت یافتن پاسخ به سوالاتی که دوران کودکی در ذهن خود داشت بپردازد. این محل بعدها به عنوان موزه بازسازی شد.

 
kk
 

در سال 1767، هانتر به عنوان عضو انجمن جراحان سلطنتی برگزیده شد. در این زمان او به یک استاد تمام عیار علم آناتومی بدل شده و نقش مؤثری در بالا بردن مهارت های علمی و فنی جراحان انگلیس ایفا می کرد. او شاگردان زیادی از جمله ویلیام بلیزارد، جان آبرنتی، ادوارد جنر و استلی کوپه تربیت نمود که هر کدام بعدها جز مشهورترین جراحان انگلیس شدند. روش مطالعه او که مبتنی بر تحقیق و آزمایش بود بعنوان یک روش مطالعه ارزشمند در علم جراحی در سراسر جوامع جراحی انگلستان و آمریکا مورد قبول بود.

احتمالاً دلیل اصلی شهرت جان هانتر را باید برای طرح و ابداع روش وی در درمان آنوریسم های مربوط به ناحیه پوپلیتال دانست. در قرن هجدهم آنل دسالت و دیگران آنوریسم های شریان بازویی و نیز ناحیه پوپلیتال را به صورت لیگاتور دیستال و پروگزیمال شریان و در ناحیه ای چسبیده به آنوریسم درمان می کردند. با این حال بسیاری از جراحان معاصر آن زمان قطع اولیه عضو را نسبت به استفاده از بستن شریان ترجیح می دادند زیرا ایجاد عوارض وخیم و گاهی کشنده قطع شریان مانند خونریزی شدید سمت دیستال و یا ایجاد گانگرن و عفونت شدید باعث به مخاطره انداختن جان بیمار می شد.

در سال 1779 پرسیوال پات در یک مقاله متذکر شد بستن دیستال در پروگزیمال یک آنوریسم پوپلیتال همیشه باعث نجات جان بیمار نمی شود چرا که ممکن است آنوریسم باز هم متسع و نهایتاً پاره شود و یا اینکه فرسایش شریان در سمت پروگزیمال ادامه یافته و شریان از محل لیگاتور دچار خونریزی شود. هانتر با انجام عمل تنگ کردن شریان در فاصله دورتری از آنوریسم در سمت پروگزیمال خطر فرسایش شریانی را در سمت پروگزیمال کاهش داد همچنین با دایسکشن کمتر در اطراف خود آنوریسم باعث کاهش احتمال آسیب شاخه های فرعی شریانی در این ناحیه و افزایش شانس حیات بیشتر عضو گردید.

اولین بیمار دکتر هانتر مردی 45 ساله بود که تشخیص وجود آنوریسم در شریان پوپلیته در او در سه سال قبل داده شده بود و در این مدت به تدریج اندازه آن به طرز چشمگیری افزایش یافته بود. این بیمار در دسامبر سال 1785 در بیمارستان سنت جورج بستری و مورد عمل جراحی قرار گرفت. آنوریسم به راحتی در دو سمت عضلات هامسترینگ قابل مشاهده بود. علاوه بر این اندام متورم و ادماتو بود. توضیحات و مراحل کامل انجام این عمل جراحی به خوبی توسط یکی از شاگردان او ثبت و یک سال بعد در مجله پزشکی لندن به چاپ رسید:

" آقای هانتر محل عمل را قبل از انجام آن به خوبی مشخص کرد، یک عدد تورنیکه روی پای عمل بسته شده ولی فعال نشده بود. اولین انسزیون در قسمت قدام و داخلی ران (و نه در ناحیه یک دوم دیستال ران) داده شد، این انسزیون به طور مایل در لبه تحتانی عضله سارتریوس ادامه داده شد و فضای خوبی برای بررسی بهتر شریان ایجاد شد. حدود سه اینچ از فاشیای روی شریان برداشته و حدود یک اینچ از شریان به طور کامل اکسپوز شد شریان در این ناحیه در دو ناحیه به طور ملایم لیگاتور شد. این لیگاتورها به صورتی بود که ابتدا به یک پروب از داخل شریان عبور داده شد و لیگاتور طوری روی پروب انجام شد که شریان به طور کامل بسته نشود. این دو لیگاتور با فاصله از یکدیگر انجام شد. سپس با انسزیون جداگانه در قسمت تحتانی و داخلی پروگزیمال ساق شریان اکسپوز و در این ناحیه نیز به همین صورت لیگاتور انجام شد".

بیمار در بیمارستان سنت جورج برای یک ماه باقی ماند و طول دوره بازیابی خوبی داشت. او به شغل قبلی خود برگشت و تا زمان مرگ او در مارس 1787 که ناشی از یک بیماری عفونی بود هیچ گونه عارضه ای از بیماری خود نداشت. هانتر پس از مرگ او، وی را مورد اتوپسی قرار داد و نشان داد که هیچ گونه علتی برای ایجاد عفونت در او ناشی از عمل جراحی و عوارض بعدی وجود نداشته است.

تا زمان مرگ هانتر در سال 1793، وی چهار بیمار با مشکل مشابه را مورد عمل جراحی قرار داد که در سه مورد با موفقیت کامل همراه بود. چکیده ای از این موارد توسط یکی از همکاران او به نام اووارد برای ارتقای دانش پزشکی و استفاده توسط سایر جراحان در سال 1793 ارائه گردید. یکی از بیماران او برای مدت 50 سال بعد از عمل زندگی کرد و هانتر در کالبد شکافی او دریافت که شریان های فمورال و پوپلیته هنوز فعال بوده و آنوریسم به اندازه ندول کوچکی کاهش یافته است.

جان هانتر به جز در حیطه جراحی عروق در سایر حیطه های پزشکی نیز مطالعات و بررسی های مختلفی داشت از جمله فیزیلوژی معده، جراحی تروما و دندان پزشکی. یکی از معروف ترین مقالات وی مقاله ایست که تحت عنوان تاریخچه طبیعی دندان بشر (Natural History of the Human Teeth) در سال 1771 به چاپ رسید.

مایه تاسف است که حس کنجکاوی هانتر و حدس و گمان او در مورد طبیعت بیماری های مقاربتی نهایتاً منجر به بیماری او شد. در می 1767، او با استفاده از نمونه گرفته شده از یک بیمار مبتلا به اورتریت، خود را آلوده کرد. در آن زمان هنوز به طور کامل ماهیت بیماری مقاربتی از جمله سوزاک و سیفلیس و روش درمان آنها مشخص نشده بود. هانتر به طور تجربی با استفاده از نیترات نقره و سایر ترکیبات دیگر به درمان خود پرداخت ولی نهایتاً پس از آشکار شدن بثورات پوستی و آبسه در ناحیه لوزه دریافت که به بیماری سیفلیس مبتلا شده است. او پس از مدتی دچار عوارض سیستم عصبی مرکزی و نیز آنوریسم آئورت صعودی شد. او در سال های آخر عمر مرتباً دچار حملات مکرر عصبی می شد. آخرین حمله عصبی او دقیقاً هنگامی روی داد که در جلسه ای که در جهت تعیین جانشین او برگزار شده بود شرکت کرده بود. خشم و ناراحتی زیاد موجب ایجاد این حمله عصبی را فراهم آورد که نهایتاً موجب مرگ او شد.

نتایج مطالعات و بررسی های باقیمانده از او ناشی از تلاش های موثر همکار او آقای ویلیام کلیفت بود، این مدارک هم اکنون در کتابخانه کالج سلطنتی جراحان انگلیس نگهداری می شود.